من و اين رنج سکوت
من و آوار ثقيل غم تو
به تمنای بلندی هر روز
چشم در چشم تو می دوزم
هر چند چشم اميدم را
ضربه ی نيشتر باور تو
چند روزی ست که ويران کرده
و زمان ريخته در کالبد منجمد تنهايی
انتظار عبث آمدنت را در پيش
چند روزی هست
چند روزی هست به جز از پای کسالت، ای دوست
قدم هيچ کسی را دل من
به زوايای غريب ذهنم،
پژواک نکرد.
(مهرگان-دومين نمايشگاه نقاشی شاهرود 1369)
4 Comments:
دوستت دارم همیشه داشتم همیشه خواهم داشت به این فرشته ها سوگند
By Anonymous, at Friday, February 17, 2006 5:09:00 AM
میشنوی یا نه، ای بهترینم
By Anonymous, at Friday, February 17, 2006 5:12:00 AM
:)
Yeah daddy, I`m hearin` you ...
By Anonymous, at Saturday, February 18, 2006 10:09:00 AM
Greets to the webmaster of this wonderful site. Keep working. Thank you.
»
By Anonymous, at Thursday, August 17, 2006 12:51:00 PM
Post a Comment
<< Home