I feel it bubblin' up!

Sunday, May 22, 2005

ديگر نور را پيدا کرده بود،نمی توانست نبيندش
...

5 Comments:

  • midooni khoda ham az zamani ke ehsas karde shayad mese noore vase ma ,tasmim migire ke ma hich vaght nabinimesh !!!!

    akhe age bebinimesh dige on khoda nemishe !!! mishe ?????

    taze bad az in ham nadidanesh = mishe ba koori!

    amma mibini adama ashegh ham ke mishan engar ........
    dige nemitoonan nabinan !!!!


    sabz bashi khanoomi @};-

    By Anonymous Anonymous, at Wednesday, May 25, 2005 2:12:00 AM  

  • ...

    @};-
    %%-

    miss you !

    There is something goin` on , Shiva ...

    By Blogger Nazanin, at Wednesday, May 25, 2005 12:46:00 PM  

  • NOOOR..... va ehtemalan didanesh kheili chiza ra azash gereft .. nah ???

    By Anonymous Anonymous, at Wednesday, May 25, 2005 8:48:00 PM  

  • وقتی ، نوری ، نوری رو می بينه ، از نور هيچ کدوم کم نميشه ، بلکه اون ها در يک رزونانس ،
    يا نميدانم چيزی شبيه ارتباطی فرو می روند که در آن ، همه چيز قوی و پر نور ، و خلاصه
    خوب ميشه ، چيزی که هست اينه که اين نور ها نبايد برای هم عادی بشوند ،چون در اين صورت اصلاً
    ديگر نور ، مفهومی نخواهد داشت.
    ...
    در اين صورت ، آره ، حتماً چيزی از دست ميره ، و اون خود نور هست ...

    By Blogger Nazanin, at Wednesday, May 25, 2005 11:32:00 PM  

  • که او پروانه بود و از آتش پروایش نبود

    By Anonymous Anonymous, at Friday, June 03, 2005 2:21:00 AM  

Post a Comment

<< Home